گروه سیاسی خبرگزاری فارس ـ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و انگلیس شاهد، تنگناهایی بوده که دلیل عمده آن عدم پذیرش تغییرات ایران بعد از انقلاب اسلامی از جانب انگلیسیها بوده است، در تحلیل این موضوع میتوان به دیدگاه تقابلی این کشور در ارتباط با ایران اشاره نمود.
از آنجایی که ظهور جمهوری اسلامی ایران در منطقه و سطح بینالملل مبتنی بر منافع بریتانیا نبود و ایران از ظرفیت تأثیرگذاری بر زیادهخواهیهای انگلستان در منطقه برخوردار بوده است، این کشور همواره اهتمام خود را برای تضعیف کشورمان با تشدید فشار بر ایران به کار بسته است و این رویه خصومتآمیز همچنان با شدت ادامه دارد.
از مهمترین موارد میتوان به برنامههای دولت وقت انگلیس برای حمایت از عراق در جریان جنگ عراق علیه ایران، ماجرای سلمان رشدی، بیانیه اتحادیه اروپا و پیشگامی دولتهای انگلیس و آمریکا در اقدامات بر ضد ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد و سنگاندازی در تحقق حقوق مشروع و قانونی ملت ایران نسبت به دستیابی فنآوری صلحآمیز هستهای اشاره نمود.
در این یادداشت سعی شده است تا بیشتر به بررسی کارکردها و وظایف سفارت انگلیس در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شود.
روابط کنسولی به معنی حفظ منافع افراد کشوری در کشور دیگر از قدیمیترین روابط بینالمللی است. امروزه و با توجه به پیچیده شدن موضوعات و مشکلات اتباع کشورهای مختلف، مجامع و سازمانهای بینالمللی نیز ضرورت وجود نهادهای کنسولی در دیگر کشورها را بهخوبی ترسیم و نهادینه نمودهاند. چنانچه کنوانسیون ۱۹۶۳ وین نیز به همین دلیل تشکیل و مصوبات آن در حال اجرا میباشد.
وظایف نهاد کنسولی هر کشور بر اساس ماده ۵ کنوانسیون تشریح گردیده، بهنحویکه امکان فعالیت در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... در کشور پذیرنده را میسر میسازد. مهمترین وظایف مأموران کنسولی در دیگر کشورها، حمایت از اتباع کشور خود و انجام وظایف حکومتی از سوی نهادها، ارگانها، سازمانهای داخلی است که میتوان از اموری به شرح ذیل نام برد:
۱. امور کنسولگری ۲. امور فرهنگی ۳. امور اقتصادی ۴. امور سیاسی
برای آنهایی که روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس را در تاریخ معاصر دنبال کردهاند، جای کمترین تردیدی نیست که در همه این سالها انگلیس به عنوان دولتی خبیث و توطئهگر، در مقاطع مختلف ضربات کاری و ناجوانمردانهای به کشور میزبانش زده و از ادامه آن نیز ابایی نداشته است. در این خصوص موارد زیر حائز اهمیت میباشند:
نخست؛ سفارت انگلیس در ایران کوچکترین وظایف کنسولگری خود را انجام نمیدهد. از آماری نزدیک به ۹۰ درصدی عدم صدور روادید برای ایرانیها حتی ویزای ورزشی (عدم صدور ویزای تیم ملی تکواندو) تا سهم ۰.۰۳ درصدی ایران از مبادلات اقتصادی انگلیس در خاورمیانه!
دوم؛ تحریمها و مشکلاتی که پیش پای تجارت خارجی قرار داشت، باعث شد تا شرکای تجاری ایران تا حد معناداری تغییر کنند، تحریمهای بانکی و مشکلات کشتیرانی در سال گذشته باعث شد تا تجارت خارجی با کشورهای دورتر سختتر شود و در این میان توجه به کشورهای همسایه که دارای مرز مشترک با ایران هستند به همین نسبت افزایش یابد.
اما با این وجود انگلیس که در ماجرای برجام طرف مذاکره با ایران بود، بعد خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، قول داده بود تا اجازه ندهد این تحریمها اثربخش شود و راهکاری برای مقابله با آن ارائه دهد، راهکاری که نهایتاً به یک کانال مالی موسوم به اینستکس منتهی شد.
ولی به رغم همه این قول و قرارها، نخستین شرکتهایی که ایران را ترک کردند. شرکتهای انگلیسی بودند، نگاهی به میزان تجارت این کشور در سال ۹۷ نشان میدهد، نهتنها در عمل به وعدهها برای در کنار ایران ماندن ناکام بود، بلکه خود همسطح مراودات، اقتصادی با ایران را به میزان قابلتوجهی کاهش داده است. همچنین کیت ویلینگز مدیر بازرگانی سفارت انگلیس بیشتر به نوازندگی و ایرانگردی مشغول است تا دغدغههای بازرگانی.
سوم؛ پاییز ۸۹ زمانی که جان ساورز در مقام رئیس دستگاه جاسوسی انگلیس (MI6) مقابل دوربین رفته برای افکار عمومی این سؤال پیش آمد که کدام موضوع مهمی رئیس (MI6) را برای اولین بار در صد سال اخیر در انگلیس مقابل دوربین کشانده است. برنامه هستهای ایران مهمترین موضوعی بود که صحبتهای او را تشکیل میداد. جان ساورز اعلام کرد سازمان تحت ریاستش در حال انجام «عملیات جاسوسی» با هدف «توقف برنامه هستهای ایران» است.
اما صحبتهای او شاه کلیدی داشت که از اتفاقات آتی رمزگشایی میکرد. شاه کلیدی که به نظر میرسید فرمان آغاز یک عملیات جدید و غیرانسانی علیه مردم ایران باشد: دیپلماسی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران کافی نیست و باید به فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی برای مقابله با ایران ادامه داد.
۸ آذرماه ۸۹ و تنها چند روز پس از این اظهارات، مجید شهریاری و فریدون عباسی از برجستهترین و کلیدیترین دانشمندان هستهای ایران در عملیات جداگانه ترور شدند تا بهزودی ترجمه عملی سخنان ساورز و مراد لو از فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی علیه برنامه هستهای ایران نمایان شود.
چهارم؛ یک سال بعد در آذرماه سال ۹۰ و در شرایطی که محافل دانشجویی آماده میشدند تا سالگرد شهادت شهید مظلوم و نامدار هستهای ایران را برپا کنند، دولت انگلیس به عنوان اولین کشور تحریم کننده فعالیتهای مالی با ایران در دور جدید تحریمها علیه ایران، در روز اول آذرماه از توقف همکاری با مؤسسههای مالی ایران از جمله بانک مرکزی خبر داد. موضوعی که بسیاری آن را اعلام جنگ اقتصادی انگلیس علیه ایران قلمداد کردند.
پنجم؛ پروژه نفوذ در میان هنرمندان، دولتمردان و صاحبان کسبوکار در کشور و افتادن در دامهای اطلاعاتی انگلیس تنها با شرکت در میهمانیهایی که سفارت برگزاری آنها را باعث افتخار میداند؛ با جماعتی انگلیسی و غرب پرست که متأسفانه در لایههای حاکمیت نفوذ کردهاند روبهرو هستیم.
ششم؛ از سالیان دور، شورای فرهنگی انگلیس معروف به بریتیش کانسل با نام اختصاری ((BC در ایران و تهران دفاتری داشت که این دفاتر در پوشش اقدامات فرهنگی، تحرکاتی را انجام میدادند و سعی در استحاله و نفوذ فرهنگی در بخشهای مختلف ایران اسلامی داشتند. شناسایی یکی از مهرههای جاسوسی این شورا در ایران: «ارس امیری مسئول میز ایران در شورای فرهنگی انگلیس بود. او مکرراً با نام مستعار به ایران میآمد و پروژههای مختلف ضد فرهنگی در راستای اهداف فرهنگی استعمار پیر را در کشور طراحی، برنامهریزی، مدیریت و هدایت میکرد. این فرد با گروههای مختلف بهویژه در زمینه هنر و تئاتر ارتباط داشت تا بتواند پروژههای نفوذ و شبیخون فرهنگی را عملیاتی کند. این جاسوس، تحت رصد دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ایران قرار گرفت و یک سال قبل دستگیر شد در فرایند رسیدگی به پرونده، اعترافات صریحی را در زمینه موضوعاتی از قبیل نحوه جذب، همکاری با این شورای ضد فرهنگی، تعالیم داده شده توسط سرویس امنیتی انگلیس و همچنین مأموریت های ویژهاش انجام داد و اطلاعات خوبی را در زمینه سایر افراد جذب شده به این مجموعه ارائه کرد. دادگاه او را به جرم اقدام علیه امنیت داخلی به ۱۰ سال حبس محکوم کرد.»
یکی از فعالیتهای این شورا در تهران راهاندازی مجله هنری آندرلاین به صورت مجازی بوده است که در آن با نگاهی ویژه به فعالیتهای زنان، درصدد برجستهسازی فعالیتهای زنانی است که بهصورت رسمی و علنی در فعالیتهایشان علیه ایران و اسلام فعال هستند برجسته کردن حضور زنان در پیش از انقلاب و سیاه و سفید نشان دادن اوضاع زنان در ایران بعد از انقلاب از مدلهای ثابت فعالیت این مجله است.
هفتم؛ در روزگاری که انگلیسیها پیام میدهند ایران باید در برجام بماند، ولی ما نمیتوانیم در عمل کاری برای تعهداتمان در برجام بکنیم، میهمانان دولتی افطاری سفارت انگلیس، دانسته یا نادانسته، حلوای سفارت انگلیس را خوردهاند و فاتحه وطندوستی و عرق ملی را خواندهاند.
اتحادیه اروپا از طریق سفارتخانههای خود در تهران پس از «خروج عملی» اروپا از برجام برای پیشبرد هدف مهم یکطرفه کردن معاهده برجام، تلاشهای خود را افزون بخشیده است که از جمله این تلاشها دیپلماسی عمومی برای تأثیر بر گروههای فعال سیاسی و رسانهای و نیز مدیران دولتی است. حضور بخش خصوصی همراه با چند مدیر دولتی و یک افطاری چنین القا میشود که موضوع میتواند برای گسترش همکاریها باشد، اما باطن ماجرا آن است که همهچیز با انگلیسیها در چنین رفتوآمدهایی، عادی و معمولی جلوه داده میشود، در حالی که شرایط بینالمللی ما با اتحادیه اروپا، اصلاً شرایط عادی نیست و در شکنندهترین وضعیت سالهای اخیر با آشکارترین خیانتها و عهدشکنیهای مطرح تاریخ قرار دارد.
هشتم؛ ذهنیت منفی تاریخ ایرانیان نسبت به حضور انگلیس در ایران سبب انزجار از افرادی میشود که پا به محافل دوستی با این کشور میدهند.
نهم؛ انگلیس متحد شماره یک آمریکا است و اهداف کلی و کلان آنها نسبت به ایران با هم یکسان است. انگلیس این مسأله را در عمل ثابت کرده و در مورد ایران نیز اگر تهدیدهای آمریکا به رویارویی نظامی منجر شود، بعید به نظر میرسد انگلیس از اهداف کلان خود چشمپوشی معتقد است و یا به تعبیر دیگر آمریکا نقش پلیس کند. تفاوت دیدگاه انگلیس با آمریکا در مورد ایران تنها به روش برخورد با ایران برمیگردد. انگلیس به روش ایجابی و آمریکا به روش سلبی معتقد است و یا به تعبیر دیگر آمریکا نقش پلیس بد و اروپا (انگلیس) نقش پلیس خوب را در قبال ایران بازی میکند.
دهم؛ انگلیس در مورد حقوق بشر، نقش اسراییل در منطقه، تعریف تروریست و تکثیر سلاحهای کشتارجمعی با ایران اختلاف دارد و در این راستا تمام تلاش خود را برای از بین بردن نقش و قدرت ایران در منطقه انجام میدهد، برای مثال خروج شرکتهای نفتی بهمنظور حمایت از تحریمهای نفتی ایران برای فشار اقتصادی.
یازدهم؛ در حال حاضر انگلیس دارای روابط مستحکم و همهجانبه با ایران نیست. ازاینرو در افزایش تهدیدهای امنیت ملی ایران نقش مؤثری دارد. اخیراً وزیر دفاع بریتانیا گفته است که در صورت بحرانی شدن اوضاع در خلیجفارس و تشدید تنشها، بریتانیا آماده کمک به متحدانش ازجمله آمریکا در برابر ایران است، همچنین در این خصوص میتوان به حمایت و تأسیس مؤسسات و NGO هایی نام برد که در حال نهادزایی و نهادزدایی ارزشهای انقلاب اسلامی هستند.
دوازدهم؛ برگزاری جشن ملکه در ایران با پول ملت! سفارت انگلیس برای برگزاری جشن تولد ملکه از بخش خصوصی کشور مبالغی را به منظور اسپانسری مراسم دریافت میکنند و حتی یک پنی برای این مراسم از خود سفارت خرج نمیشود.
سیزدهم؛ لندن از زمان بروز درگیریهای یمن، بالغ بر ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیارد پوند تجهیزات نظامی و جنگنده به عربستان صادر کرده است. گذشته از عربستان، ۶۰ درصد از جنگافزارهای نظامی انگلستان طی ۱۰ سال گذشته، به کشورهای عربی منطقه صادر شده است. این آتشافروزی در منطقه، انگلیس را به عنوان دولتی خبیث ثابت میکند.
اکنون سفارت انگلیس خود را برای برگزاری جشن تولد ملکه آماده میکند و برای این مراسم بسیاری از نخبگان این کشور را دعوت کرده است، حال انتخاب برای وطن است.
*مهرداد دانایی-کارشناس مسائل سیاسی
انتهای پیام/